درست لحظه ای که دل می دهی

همان دم که عاشق می شوی

همان روز که گره می زنی با ریسمان عشق

دلت را به دلش

نفست را به نفسش

زندگیت را به عشقش

خنده ات را به شادیش

گریه ات را به غصه هایش

حلقه می کنی دست بر گردنش

بوسه می زنی بر لبهایش

دست می دهی به دستش

لحظه تولد خوشبختی است

اگر خسته نشود از عشق

اگر جا نماند از قافله عشق

اگر نمیرد ذوق و شوق

من که زنده ام با همان ذوق و شوق کودکانه

خسته که می شوم شانه هایت را می خواهم

مانده که می شوم دستت را می گیرم و .

درست لحظه ای که

لحظه ,عشق ,ات ,زنی ,شوم ,درست ,را به ,می شوم ,می زنی ,عشق اگر ,را می

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

کلینیک دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر بانکداری اسلامی ppt-modir آبیدر خالدنیوز خالدآباد خرید اینترنتی Oxynet | اکسينت دانلود خلاصه کتب دانشجویی گاه نوشت پومودوروهای شبانه